خلاصه‌ی تحلیلی و داستانی رمان «سهم من» اثر پرینوش صنیعی
نوشته شده توسط : Kloa

۱. کودکی در بند قضاوت‌ها
مهین با چشمانی پر از سؤال در فضایی بزرگ می‌شود که هیچ‌کس پاسخ‌گو نیست. پدری خشک و مذهبی، مادری ساکت و منفعل و جامعه‌ای که نگاهش سنگین است. از همان ابتدا می‌فهمد دختر بودن یعنی کم‌ارزش بودن، یعنی تحمل. بازی‌های کودکانه‌اش زیر سایه‌ی تهدید و تنبیه معنا می‌یابد. او با مفاهیمی مثل گناه، شرم و اطاعت بزرگ می‌شود. خانواده برایش مأمن نیست، بلکه اولین میدان تبعیض است. این کودکی، زمینه‌ساز نارضایتی درونی و ستیز دائمی‌ست.

۲. رویاهایی در قفس ممنوعیت‌ها
مهین در نوجوانی به کتاب، فکر و عشق پناه می‌برد. اما هر علاقه‌ای با دیواری از «نه»‌ها روبه‌رو می‌شود. عشقش، اولین گام برای رهایی، به جرم تبدیل می‌شود. خانواده و جامعه، او را با نگاه‌های تردیدآمیز مجازات می‌کنند. او می‌فهمد که زن بودن، مجوز شکست خوردن است، نه انتخاب کردن. اما در دلش شور انتخاب باقی‌ست. او همچنان رؤیای زندگی متفاوتی را در سر می‌پروراند.

۳. تحولات اجتماعی، شکنندگی فردی
انقلاب که رخ می‌دهد، بسیاری فکر می‌کنند آزاد خواهند شد. اما برای مهین، فقط نوع دیگری از اسارت شکل می‌گیرد. از چادری که باید سر کند تا تفکری که باید بپذیرد، همه‌چیز قالبی‌ست. او میان گذشته و حال، بین عرف قدیمی و ایدئولوژی نو، سرگردان می‌شود. مهین در کشاکش این دوگانگی، خودش را گم می‌کند. آرمان‌ها، او را نجات نمی‌دهند، بلکه بار مسئولیتی دیگر بر دوشش می‌گذارند. هویت زنانه‌اش، همچنان سرکوب می‌شود.

۴. زخم‌های رابطه، صدای خاموش زن
ازدواج مهین با رؤیاهایش هم‌خوانی ندارد. همسری سرد، رابطه‌ای بی‌روح و مادری با بهای سنگین، روزمرگی را بر او تحمیل می‌کنند. او بار دیگر به سکوت پناه می‌برد. تصمیماتی که دیگران برایش می‌گیرند، سهمی از زن بودنش نمی‌گذارند. عشق می‌میرد، مهر بی‌جان می‌شود و صدا در گلو می‌شکند. تنهایی، وفادارترین همراهش می‌شود. اما مهین نمی‌خواهد در این تنهایی دفن شود.

۵. بازگشت به خویش، کشف حقیقت
سال‌ها بعد، مهین قلم به دست می‌گیرد و می‌نویسد. می‌نویسد تا بفهمد، تا ببخشد، تا بازیابد. خاطراتش تبدیل به پله‌هایی برای صعود می‌شوند. او دیگر قربانی نیست؛ تحلیل‌گر است، روایت‌گر است. از دل شکست‌هایش، توان روایت را بیرون می‌کشد. گذشته، دیگر زندان نیست، بلکه نقشه‌ی آزادی است. این نوشتن، راهی برای کشف «خود» گم‌شده‌اش است.

۶. سهم من: روایتِ بیداری
سهم مهین، همان صدایی‌ست که دیگر نمی‌گذارد خاموش شود. نه قدرت، نه موفقیت بیرونی، بلکه آگاهی از درون، دستاورد نهایی‌ اوست. او دیگر به دنبال تأیید کسی نیست. سهم واقعی‌اش را از دل انکارها، رنج‌ها و سرکوب‌ها بیرون می‌کشد. صدایش، انعکاس صدای هزار زن بی‌صداست. «سهم من»، رمانی‌ست از بیداری زن، در دل خواب‌رفتگی اجتماعی. مهین، دیگر فقط شخصیت یک رمان نیست؛ او نمادی‌ست از زیستنِ با آگاهی.





:: بازدید از این مطلب : 21
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 24 ارديبهشت 1404 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: